جشن تولد یا جشن آشنایی !
٨/٨/٨۵ روزی بود بارونی که من و صادق با هم آشنا شدیم روزی که تقدیر و سرنوشت کار خودش و کرد و 3 ماه و 11 روز بعدش هم خونه شدیم ! امسال بخاطر فوت مامانم ، نتونستم برای غزل جشن تولد بگیرم برای همین امروز بهونه ای شد تا سه تایی با هم کیک بخوریم و عکس بگیریم .
نویسنده :
فاطیما
16:29